ویژه کاربران عضو
کاربر گرامی، استفاده از این قسمت فقط برای کاربران سایت امکانپذیر است. شما میتوانید به آسانی توسط شماره موبایل عضو شوید. جهت عضویت لطفا اینجا کلیک کنید.
کاربر گرامی، استفاده از این قسمت فقط برای کاربران سایت امکانپذیر است. شما میتوانید به آسانی توسط شماره موبایل عضو شوید. جهت عضویت لطفا اینجا کلیک کنید.
امروز کشور درگیر جنگ اقتصادی است؛ آمریکا این جنگ اقتصادی علیه کشورمان را آغاز کرده و در پی تشدید آن است. آنها میخواهد با جنگ اقتصادی و رسانهای مردم را ناامید کنند. مسئولان کشور هم از رئیس جمهور گرفته تا دیگران از این جنگ سخن میگویند؛ از سوی دیگر وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم با مشکل مواجه بوده و قدرت خرید مردم کاهش یافته است.
اما مختصات این جنگ اقتصادی یا بهتر بگویم جنگ تحمیلی اقتصادی چیست؟ چرا آمریکا به این جنگ اقتصادی دل بسته و تحقق اهداف خود را در آن میبیند؟ نقاط ضعف ما در این جنگ تحمیلی چیست؟ آیا دولت هم که از این جنگ سخن میگوید، آرایش جنگی گرفته است یانه و اینکه باید چه کنیم؟
۱- دشمن در این جنگ اقتصادی بیشتر روی آثار و پیامدهای روانی جنگ اقتصادی متمرکز شده است. تلاش دشمن این است که با تیره و تار نشان دادن اوضاع اقتصادی، امید مردم را به آینده از بین ببرد. فعالان اقتصادی را از سرمایه گذاری در امور میان مدت و بلند مدت منصرف و مردم را قانع کند تا نقدینگی خود را به سمت بازار سکه و ارز سوق دهند.
هدف دشمن از این نبرد اقتصادی، سست کردن اراده مردم است. به تعبیر مقام معظم رهبری دشمن نه آمادگی جنگ نظامی را دارد و نه از آن نتیجه میگیرد. آنها تمام توان خود را بر روی تضعیف پایههای اقتصادی کشور و فشار وارد کردن به مردم گذاشتهاند و دنبال فروپاشی از درون و با وادار کردن کشور به تسلیم هستند. اگر بحث مذاکره را مطرح میکنند فقط به دنبال تحمیل خواسته و اراده خود هستند. این جنگ، جنگ ارادهها است.
۲- دشمن هدفش از این جنگ مذاکره و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن نیست؛ اگر ژست مذاکره میگیرد، برای خالی کردن دل مردم و شوراندن آنها عیله نظام است. کشوری که به دنبال مذاکره است از برجام خارج نمیشود و میز مذاکره را تعطیل نمیکند. دشمن میخواهد فشارهای اقتصادی را بر مردم بیشتر کند و گام به گام نظام و انقلاب را به سمت تسلیم و عقب نشینی از خواستههای خود وادار کند.
آنها به دنبال این هستند که الهام بخشی نظام و انقلاب اسلامی را برای کشورهای منطقه از بین ببرند. بنا دارند کشور را درگیر مسائل داخلی کنند تا مجالی برای کمک به جبهه مقاومت و کشورهای همسو نداشته باشد.
۳- عملکرد بد دولت در حوزه اقتصادی باعث امیدواری دشمن شده است. تکیه بر حمایت کشورهای غربی از برجام و عدم توجه به تابآوری و مقاوم سازی اقتصادی و از دست دادن فرصتهای اقتصادی باعث شده تا اقتصاد ما آسیب پذیر باشد.
متاسفانه آسیب پذیری در برخی حوزههای مرتبط با زندگی روزمره مردم شرایطی را به وجود آورد که به اقتصاد وضعیت شکنندهای داده است. به نظر میرسد که شوک ناشی از خروج آمریکا از برجام چون برای دولت غافلگیر کننده بود، دولت را از حالت تعادل خارج کرده است.
تصمیات متناقض و ناسازگاری با شرایط کشور و نیز بیثباتی در تصمیم گیریها باعث شده تا رمق و توان تولید تحلیل یابد. دولت باید در این شرایط از تصمیمهای نپخته و خلقالساعه جلوگیری کند تا زمانی که دولت آرایش جنگی نگیرد و جنگ اقتصادی دشمن را باور نکند، نمیتواند برای مقابله با تهاجم اقتصادی دشمن برنامهریزی کند.
دولت به وعدهها و حرفهای ظاهر فریب غربیها دلخوش کرده و عمق خباثتها و کینهتوزی غربیها نسبت به کشور را درک نمیکند. دولت تا جنگ اقتصادی را باور نکند برای آن چارهای نمیاندیشد.
۴- نقاظ ضعف ما انتخاب الگوی غلط توسعه و سیاستهای نامناسب اقتصادی است. ممکن است الگوهای دروازههای باز وارداتی یا ادغام شدن در اقتصاد جهانی برای کشورهای بدون دشمن مسئله ساز نباشد، ولی برای کشوری مثل ما که هماهنگ و همراه با سیاستهای توسعه طلبانه غربیها نیست، این الگوها جواب نمیدهد.
باید در زمینه تابآوری اقتصادی و پرکردن خلاءها و شناخت نقاط آسیب پذیر اقدام جدی کرد. کشوری که با آمریکا درگیر است، نمیتواند در بخش کشاورزی و غذایی و دارو وابسته به خارج باشد.
وابستگی به درآمدهای نفتی، کشور را آسیب پذیر کرده است. عدم تعامل مناسب اقتصادی با همسایگان کار ما را در اداره جنگ اقتصادی با مشکل مواجه میکند. میدان ندادن به مردم در فعالیتهای اقتصادی و وجود موانع متعدد برای شرکتهای دانشبنیان کار را در تامین نیازهای اساسی با مشکل مواجه میکند.
۵- آرایش کشور ما یک آرایش جنگی نیست؛ هنوز مثل کشورهای دور از جنگ رفتار میکنیم. در مصرف کالاها صرفه جویی وجود ندارد. بودجه ما مثل بودجه دوران صلح است. فضای کسب و کار کشور و سختی آن، تولید کننده را به ستوه آورده است. تصمیمهای ضد تولید دستگاهها با تولیدکننده، همه فعالان اقتصادی را ناامید کرده است.
در استفاده از منابع ارزی صرفه جویی وجود ندارد. هنوز واردات لوکس و غیرضروری محدود نشده است. در صرف بودجههای ریالی و ولخرجیها زیاد است.
۶- به نظر میرسد که راهی جز بازخوانی سیاستهای اقتصاد مقاومتی وجود ندارد. باید در مردمی کردن اقتصاد و واگذاری سهام دولت (نه به روش کنونی) و طرحهای دولتی به بخش غیردولتی تسریع شود. منابع برای تحقق و توسعه باید افزایش یابد. صرفه جویی ارزی و کاهش مصرف ارز داشته باشیم. باید در جهت بهبود فضای کسب و کار تلاش جدی کرد. باید ارتباط با کشورهای همسایه را سریعا برقرار و افزایش داد.
از زندگی لوکس و تجملی فاصله گرفته و با تعریف طرحها و پروژههای اقتصادی و واگذاری آن به فعالان در اقتصاد رونق ایجاد کنیم. حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر میتواند گرهگشا باشد. باید از ظرفیت نخبگان و شرکتهای دانشبنیان استفاده بیشتر داشته باشیم.
منبع: الف | نویسنده: دکتر جعفر قادری
هنوز هیچ نظری تایید یا ثبت نشده است.
دکتر جعفر قادر متولد ۱۳۴۳ دارای کارشناسی اقتصاد نظری از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد برنامه ریزی سیستمهای اقتصادی از دانشگاه شیراز و دکتری اقتصاد شهری و منطقهای از دانشگاه تربیت مدرس – تهران است. از جمله مهمترین سوابق ایشان نمایندگی مردم شریف شیراز در مجالس هشتم و نهم شورای اسلامی، عضو شورایعالی نظارت بر سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی، شهردار شیراز، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز، دارنده دهها مقاله معتبر علمی داخلی و خارجی میباشد.